HELPING THE OTHERS REALIZE THE ADVANTAGES OF بت

Helping The others Realize The Advantages Of بت

Helping The others Realize The Advantages Of بت

Blog Article



سایت های شرط بندی فارسی و سایت شرط بندی معتبر ایرانی???????? برای شما در دیجی شرط معرفی شده اند و با یک کلیک میتوانید به بهترین سایت شرط بندی مورد نظر خود وارد شده و با آموزش های دیجی شرط بندی بهترین نتیجه ها را برای خود ثبت کنید.

- خنگ بت ؛ نام بتی بزرگ در بامیان بلخ . و رجوع به بامیان شود.

انتقل إلى المحتوى القائمة الرئيسية القائمة الرئيسية

↑ ««بُت» حمید نعمت‌الله به جشنواره فجر نمی‌رسد

قَالَ الْعَامِرِيُّ: يُقَالُ: حَجَّ فُلَانٌ حَجًّا بَتًّا أَيْ فَرْدًا، وَكَذَلِكَ الْفَرْدُ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ.

↑ «چهارمین همکاری لیلا حاتمی و حمید نعمت‌الله». همشهری آنلاین. ۲۰۲۴-۱۱-۱۳. دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۳-۱۲.

آفاق را گردیده ام مهر بتان ورزیده ام بسیار خوبان دیده ام اما تو چیز دیگری .

کنایه از آدم بیروح و بی حرکت . آنکه چون مجسمه بی جان باشد.

قَالَ: وَرَجُلٌ بَتٌّ، أَيْ: فَرْدٌ; وَقَمِيصٌ بَتٌّ، أَيْ: فَرْدٌ لَيْسَ عَلَى صَاحِبِهِ غَيْرُهُ. قَالَ:

دارد هرکس بتا به اندازه ٔ خویش در خانه ٔ خود بنده و آزاد و خدیش .

↑ ««بُت» شکنی نعمت‌الله به پایان رسید/ «قاتل وحشی» در دو راهی فجر». خبرگزاری برنا. Click here دریافت‌شده در ۲۰۲۵-۰۲-۰۲.

- بت آزری ؛ آن بت که منسوب به آزر پدر ابراهیم بوده باشد : به زابلستان شد به پیغمبری که نفرین کند بر بت آزری .

قَالَ الْخَلِيلُ: أَبَتَّ فُلَانٌ طَلَاقَ فُلَانَةَ، أَيْ: طَلَاقًا بَاتًّا. قَالَ الْكِسَائِيُّ: كَلَامُ الْعَرَبِ أَبْتَتُّ عَلَيْهِ الْقَضَاءَ بِالْأَلِفِ، وَأَهْلُ الْحِجَازِ يَقُولُونَ: بَتَتُّ، وَأَنَا أَبُتُّ. وَضَرَبَ يَدَهُ فَأَبَتَّهَا وَبَتَّهَا، أَيْ: قَطَعَهَا. وَكُلُّ شَيْءٍ أنفَذْتَهُ وَأَمْضَيْتَهُ فَقَدْ بَتَتَّهُ. قَالَ الْخَلِيلُ وَغَيْرُهُ: رَجُلٌ أَحْمَقُ بَاتٌّ شَدِيدُ الْحُمْقِ، وَسَكْرَانُ بَاتٌّ، أَيْ: مُنْقَطِعٌ عَنِ الْعَمَلِ، وَسَكْرَانُ مَا يَبُتُّ، أَيْ: مَا يَقْطَعُ أمْرًا. قَالَ أَبُو حَاتِمٍ: الْبَعِيرُ [الْبَاتُّ] الَّذِي لَا يَتَحَرَّكُ مِنَ الْإِعْيَاءِ فَيَمُوتُ.

فحَلَّ في جُشَمٍ وانبَتَّ مُنقَبضاً ... بحَبلِه من ذوي العِزِّ الغَطاريف]

البَتُ: ضَربٌ من الطَّيَالِسَةِ مُرَبَّعٌ، والجَميعُ البُتُوْتُ. والقَطْعُ المُسْتَأصِلُ، بَتَتُّ الحَبْلَ فانْبَت.

Report this page